آرتمیس فاول و گروگان گیری 1

وضعیت : موجود

قیمت : 2,728,000 ریال

3,100,000 ریال

مرد درست در وسط گروه ایستاد. اگر می توانست آن ها را ببیند، بهترین موقعیت را برای عملیات زرهی داشت. در این وضعیت سلاح هایشان عملاً قابل استفاده نبود، چون احتمالاً به خودشان بیشتر صدمه می زدند تا به آن آدمیزاد. خوشبختانه همه ی افراد نامرئی بودند به جز شماره ی چهار که او هم در بین بوته هایی که به نظر می آمد بوته های گل صد تومانی باشند جایش امن بود.
باتوم های الکتریکی تون رو روشن کنید. فقط برای این که اگر مشکلی پیش آمد از آن ها استفاده کنند. چه اشکالی داشت حواسشان را جمع می کردند؟
وقتی افسرهای کارکشته ی نیروی ویژه خواستند سلاح های شان را روشن کنند و درست در لحظه ای که دست های شان به طرف جلد سلاح ها رفت، مرد گنده حرف زد. او نقابش را روی بینیش عقب برد و گفت: «شب بخیر آقایون»
ترابل ناگهان فکر کرد چه مسخره مثل این که ما رو...
بعد ناگهان با چشمان از حدقه بیرون زده فریاد زد: موضع بگیرید! موضع بگیرید. اما خیلی دیر شده بود. نمی توانستند حق انتخابی داشته باشند مگر این که بایستند و بجنگند که این هم انتخاب نبود. باتلر با تفنگ فیل کش خود می توانست همه را یک جا بزند اما نقشه این نبود. قرار بود فقط آنها را بترسانند، پس یک پیغام کوتاه کافی بود. این در بین نیروهای پلیس دنیا کاملاً مرسوم بود که قبل از شروع مذاکرات چند نفری را گوشمالی بدهند. البته این امکان هم وجود داشت که در مقابل او مقاومت کنند که در این صورت باتلر خیلی هم خوشحال می شد.

مشخصات نقد و بررسی نظرات کاربران