کاش کسی جایی منتظرم باشد

برشی از کتاب : بعضی وقتا گمان می کردم که دیگر به او فکر نمی کنم اما کافی بود لحظه ای در جایی بی سر و صدا تنها بمانم تا باز خیالش به سراغم بیاید . نزدیک شش ماه پیش در تراس رستورانی نشسته بودم . منتظر مشتری ای بودم که هنوز نرسیده بود . به خاطراتم میدان دادم و به جستجوی او رفتم یقه ی پیراهنم را شل کردم و گارسون را فرستادم تا برایم سیگار بخرد . همان طور که با چشم های نیمه بسته سیگار می کشیدم و از تابش مختصر خورشید لذت می بردم دیدمش که از دور می آید چشم از او بر نمی داشتم . هنوز در ... این کتاب را می توانید از فروشگاه اینترنتی بوک شهر ،bookshahr، خریداری کنید .