معرفی نویسنده چينوا آچي‌بي

90890354

چينوا آچي‌بي

1930- 2013 ¡ نيجريه‌اي

از او اغلب به عنوان پدر ادبيات جديد آفريقا تجليل مي‌شود. رمان‌هاي پسااستعماري او درباره‌ي نيجريه صدايي به مردم محروم داد و الهام‌بخش توسعه‌ي مجموعه‌اي درخشان از ادبيات جهاني شد.

چینوا آچی‌بيِ ‌رمان‌نویس، سال ۱۹۳۰ در خانه‌ی اجدادی خود در روستای کوچک اگیدی در منطقه‌ی قوم ایبو در جنوب شرقی نیجریه به دنیا آمد. پدر و مادرش که تحت تأثیر مبلغان مسیحی، مذهب قبیله‌ای خود را کنار گذاشته بودند، اسم آلبرت را برای او انتخاب کردند. پسر در مراسم روز یکشنبه‌ی مدرسه‌اش شرکت می‌کرد و انگلیسی یاد می‌گرفت، اما در خانه به زبان قوم اینو حرف می‌زد؛ جایی که مراسم سنتی و داستان‌های قبیله، جزء جدایی‌ناپذیر کودکی او و پنج خواهر و برادرش بود. آچی‌بی‌که بعدها با تغییر اسمش به نامی آفریقایی، ادای احترام به انگلستان ویکتوریایی را کنار گذاشت، به یاد می‌آورد: «ما در چهارراه فرهنگ‌ها زندگی می‌کردیم». او از آخرین نسل آفریقایی‌هایی بود که از بزرگان خود شنیدند زندگی قبل از آمدن مرد سفیدپوست چگونه بود. چالش میان سنت‌های قبیله‌ای و قدرت ویرانگر استعمار، بستر داستان‌های آینده‌ی او شد.

پیمان در دانشگاه

در سیزده سالگی، آچی‌بی‌ امتحانات ورودي کالج دولتی معتبری در شهر امواهیا را گذراند؛ مدرسه‌ای استعماری که برای آموزش نخبگان آینده‌ی نیجریه تأسیس شده بود. این مدرسه با الگوبرداری از مدارس خصوصی انگلستان، انگلیسی را به عنوان زبان غالب به پسرانی که به زبان‌های مختلف نیجریایی صحبت می‌کردند، تحمیل کرد. آچی‌بی ‌به خاطر می‌آورد که یک بار به دلیل استفاده از لغات زبان ایبو موقع درخواست صابون تنبیه شد.

آچي‌بي براي تحصیل پزشکی در دانشگاه ایبادان، سومین شهر پرجمعیت نیجریه بورسیه گرفت، اما به ادبیات انگلیسی تغییر رشته داد. او علاقه‌ی خود را به مذاهب جهانی و فرهنگ‌های آفریقایی دنبال کرد و آثار کلاسیک را خواند، اما بازنمایی‌های آفریقا در ادبیات را توهین‌آمیز یافت. در آن زمان زمان «آقای جانسون» اثر جویس کری، نویسنده‌ی ایرلندی، به عنوان نمونه‌ای مطلوب از نوشتن درباره‌ی آفریقا ارائه شده بود، اما آچی‌بی و رفقای دانشجویش، قهرمان نیجریه‌ای این کتاب را «شوخی خجالت‌آوری» می‌دانستند که با زیرلایه‌ای از نفرت تصویر شده است. آچی‌بی ‌در کتاب نیمه زندگی‌نامه‌ای خود «خانه و تبعید» (۲۰۰۰) می‌گوید که توصیفات گیج‌کننده‌ی جوزف کنراد از وحشی‌ها در «دل تاریکی» نمونه‌ی ادبیات نژادپرستانه‌ی تولید شده در طول پانصد سال حضور اروپا در آفریقاست.

سه‌گانه‌ی آفریقایی

پس از فارغ‌التحصیلی، آچی‌بی ‌در مدرسه‌اي درهم و برهم در اوبا به تدریس زبان انگلیسی پرداخت و سپس به لاگوس، پایتخت رفت تا به تولید برنامه برای رادیو نیجریه کمک کند. در ۱۹۵۶ اولین سفر خود را به عنوان بخشی از برنامه‌ی آموزشی کارکنان بی‌بی‌سی انجام داد. او داستانی را که در حال نوشتن آن بود و می‌خواست در آن روایت قاره‌ی سیاه را به مردمش بازگرداند در این سفر با خود برد. این داستان که «همه چیز فرومی‌پاشد» نام گرفت به اولین قسمت از یک سه‌گانه تبدیل شد درباره‌ی دهکده‌ای خیالی در نیجریه و تماس فاجعه‌بار آن با استعمارگران انگلیسی در اواخر قرن 19. این رمان با جنگجوی مغرور و سخت‌گیری به نام اوکئک‌ؤ در مرکز خود، جامعه‌ای قبیله‌ای را توصیف می‌کند که از تجارت، فرهنگ مذهب و عدالت سرشار است. رمان به زبان انگلیسی نوشته شد و به دنیا نشان داد که به قول آچي‌بي: «مردم آفریقا برای اولین بار از اروپایی‌ها درباره‌ی تمدن نشنیده‌اند». یکی از دوستانش در لندن پیشنهاد کمک به انتشار کتاب را داد، اما آچی‌بی‌ تصمیم گرفت قبل از ارسال تنها نسخه‌ی خود به یک آژانس ادبی بریتانیایی، در نیجریه به کار روی نسخه‌ی خطی ادامه دهد. بسته‌ی کاغذها چند ماه در گوشه‌ی یک دفتر ماند تا این که دست آخر توسط ویراستار بخش آموزشی انتشارات‌ هاینمن کشف شد. آچي‌پي عنوان رمانش را از شعر «ظهور دوباره» اثر ویلیام باتلر يیتس که پس از جنگ جهانی اول سروده شده وام گرفت. سطر «همه چیز فرو می‌پاشد، دیگر جهان را استواری نیست...» از این شعر، تأثیر استعمارگران بر جوامع قبیله‌ای را خیلی خوب توصیف می‌کند. این رمان که در ۱۹۵۸ منتشر شد، اهمیتی جهانی یافت. کتاب به 57 زبان ترجمه شده و پرخواننده‌ترین رمان آفریقایی جهان است. نلسون ماندلا هم اذعان داشت که این کتاب مایه‌ی آرامش او در طول ۲۷ سال حبس در جزیره‌ی روبنِ آفریقای جنوبی بود.

فساد و استعمار

آچی‌بی ‌رمان دومش را در حالی که نیجریه به استقلال نزدیک می‌شد در لاگوس نوشت: شهری مملو از مهاجران روستایي. «دیگر آرامشی نیست» که در ۱۹۶۰ چاپ شد داستان نوه‌ی اوكنك‌وُ را در شهری غرق در فساد روایت می‌کند. آخرین رمان از این سه‌گانه، «خدنگ خداوند» (۱۹۶۴) براساس داستانی است که آچی‌بی ‌هنگام کار در رادیو کشف کرد؛ ماجرای یک کاهن از قیبله‌ی ایبو که به دلیل امتناع از همکاری با استعمارگران بریتانیایی به زندان افتاد. در این دوره آچی‌بی ‌در لاگوس با کریستی چینوه اوکولی، دانشجوی دانشگاه ایبادان آشنا شد. آنها در ۱۹۶۱ ازدواج کردند.

یک ملت مستقل

«مرد مردمی» (۱۹۶۶) داستانی خنده‌آور است که درباره‌ی یک کودتای تخیلی نوشته شد، اما وقتی که منطقه‌ی بیافرا به دنبال استقلال از نیجریه رفت، این داستان پیشگویانه‌ی آچی‌بی ‌با سوء‌ظن مواجه شد. او به سرزمین قوم ایبو گریخت و در آنجا مأموریت خود برای صلح را آغاز کرد تا توجه جهان را به گرسنگی و کشتار هزاران کودک ایبو در جنگ داخلی بیافرا جلب کند. در این جنگ خانه‌ی آچی‌بی ‌بمباران شد و بهترین دوستش، کریستوفر اوکیگویِ شاعر، کشته شد. مجموعه اشعار آچی‌بی «مراقب برادر روحی باش» (۱۹۷۱) و مجموعه داستان کوتاه «دختران در جنگ و داستان‌های دیگر» (۱۹۷۲) از تجربیات دوران جنگ است.

پس از این که دولت نیجریه منطقه‌ی بیافرا را در ۱۹۷۰ بازپس گرفت، آچی‌بی در دانشگاه نیجریه در نسوکا تدریس کرد و با نشر‌ هاینمن برای فراهم کردن مجموعه داستانی از نویسندگان آفریقایی همکاری کرد. در طول دهه‌ی ۱۹۸۰ آچی‌بی‌ زمان خود را بین فعالیت‌های سیاسی و تدریس در دانشگاه‌های نیجریه و ایالات‌متحده تقسیم کرد. او در رمان «مورتپه‌های ساوانا» (۱۹۸۷) جامعه‌ای در نیجریه را منعکس می‌کند که گرفتار فساد، رهبری ناموفق، و دخالت خارجی است. یکی از سه قهرمان داستان او، شکست حاکمان در برقراری ارتباط با فقرا و محرومان کشورش را به عنوان «قلبی کبود که به طرز دردناکی در دل ملت می‌تپد» توصیف می‌کند.

مبارزه تا لحظه‌ی آخر

آچی‌بی در ۱۹۹۰ برای جشن تولد شصت سالگی خود از ایالات متحده به نیجریه برگشته بود که در یک تصادف رانندگی از کمر به پایین فلج شد. از آن پس موقعیت‌های تدریسی را در ایالات متحده می‌پذیرفت که مراقبت‌های لازم را برای او تضمین می‌کرد، اما درگیری سیاسی‌اش با کشورش همچنان ادامه داشت و علیه غارت ثروت کشور توسط ژنرال سانی آباچا دیکتاتور نظامی در دهه‌ی ۱۹۹۰ و تحریک درگیری بین مسلمانان و مسیحیان برای منافع سیاسی اظهارنظر می‌کرد.

آچي‌بي در سفری دشوار به میهن خود در سال ۲۰۰۹ به عنوان چهره‌ای ملی مورد استقبال قرار گرفت و به دلیل تعهدش به اسطوره‌ها و افسانه‌های اجدادی از او تجلیل شد. آچی‌بی ‌در طول زندگی‌اش پنج رمان، پنج کتاب غیرداستانی و چندین مجموعه داستان کوتاه و شعر نوشت و جایزه‌ی بین‌المللی بوکر را در کنار جوایز متعدد دیگر از آن خود کرد. او تا زمان مرگش در ۲۰۱۳ در هشتاد و دو سالگی به تدریس در ایالات متحده ادامه داد. پیکر این نویسنده‌ی بزرگ در روستای زادگاهش اگیدی به خاک سپرده شد.

 

Star Rating Star Rating Star Rating Star Rating Star Rating