
کتاب «تربیت بدون تنبیه: راهی مبتنی برمغزبرای بزرگ کردن بچهها بدون بالا بردن صدایتان» نوشتهی جان فوگل و با پیشگفتاری ازتینا پین برایسون، مثل یک راهنمای گرم و صمیمی است که به والدین نشان میدهد چطورمیتوانند بدون داد زدن، تهدید یا تنبیه، بچههایی سالم و شاد بزرگ کنند. جان فوگل، که خودش پدرچهارفرزند، مربی تربیتی و کشیش است، این کتاب را ازدل تجربههای شخصی و سالها مطالعهی علمی نوشته تا به ما بگوید که تربیت، بیشترازهرچیز، به معنای آموزش است، نه مجازات. او با ترکیب علم عصبشناسی، روانشناسی رشد و خرد تربیتی مثبت، راهی ساده و کاربردی پیش پایمان میگذارد که هم استرسمان را کم میکند و هم به بچههایمان کمک میکند از نظر جسمی، ذهنی و احساسی رشد بهتری داشته باشند.
ایدهی اصلی کتاب این است که تنبیه، برخلاف باور قدیمیها، نه تنها رفتاربچهها را بهترنمیکند، بلکه اغلب اوضاع را بدترمیکند. فوگل میگوید وقتی بچهها را تنبیه میکنیم، مغزشان به جای یادگیری، وارد حالت ترس و دفاع میشود. او با تکیه برعلم مغز توضیح میدهد که تنبیه، سیستم عصبی بچه را به هم میریزد و به جای این که به آنها مهارتهای زندگی یاد بدهد، فقط حس شرم یا ترس ازما را درآن ها تقویت میکند. درعوض، او پیشنهاد میکند که با بچهها «همکاری» کنیم؛ یعنی به جای این که مثل یک رئیس سختگیر باشیم، مثل یک راهنما کنارشان باشیم و با درک نیازها و احساساتشان، بهشان کمک کنیم خودشان راه درست را پیدا کنند.
یکی ازابزارهای کلیدی کتاب، روش «والدگری کامل» یا WHOLE است که مخفف پنج قدم عملی است:
مشاهده کن (Watch)، احساساتت را بشناس (Hold)، انتخاب کن (Opt)، با عشق پاسخ بده (Love) و آموزش بده (Educate). مثلاً اگر بچهات روی دیوار نقاشی کشیده، به جای داد زدن، اول نگاه کن ببین چه اتفاقی افتاده، بعد احساس خودت را مدیریت کن، گزینههای ممکن را بسنج، با مهربانی باهاش حرف بزن و آخرش بهش یاد بده که چطورمیتواند دفعهی بعد احساسش را طور دیگری نشان بدهد. این روش مثل یک نقشهی راه است که هم به والدین آرامش میدهد وهم به بچهها یاد میدهد چطور خودشان را بهتربشناسند و تصمیمهای بهتری بگیرند.
کتاب به سه بخش اصلی پیش تقسیم شده است: اول، این که بفهمیم چرا تنبیه جواب نمیدهد وچطورعادتهای قدیمی خودمان را کناربگذاریم؛ دوم، یادگیری ابزارهایی مثل روش WHOLE واین که چطورازآن ها در زندگی روزمره استفاده کنیم؛ و سوم، ساختن یک رابطهی پایدارو بدون تنش با بچههایمان که به مروربه عادت تبدیل بشود. فوگل با داستانهایی اززندگی خودش – مثل وقتی که از دست بچههایش عصبانی شده بود و بعد راه بهتری پیدا کرد – و تجربهی کارش با والدین دیگر، این راه را برایمان روشنتر میکند. مثلاً میگوید یه بارکه پسرش نمیخواسته تکالیفش را انجام دهد، به جای تهدید، کنارش نشسته و با هم یک برنامهی ساده درست کردند که هم پسرش حس کند دیده شده و هم کارش پیش برود.
«تربیت بدون تنبیه» فقط برای والدینی که دنبال راههای جدید هستند نوشته نشده؛ برای هرکسی است که میخواهد با بچههایش یه رابطهی واقعی و محکم بسازد. فوگل با زبانی خودمانی و پرازامید، به ما یادآوری میکند که تربیت، نباید یه جنگ دائمی باشد، بلکه میتواند مانند یه مسیر زیبا برای رشد خودمان و بچههایمان باشد. او میگوید اشتباه کردن، بخشی ازاین راه است و مهم این است که به خودمان و بچههایمان همان لطف و بخششی را ارزانی داریم که دوست داریم با ما داشته باشند. این کتاب مثل یک همراه است که هرصفحهاش به ما میگوید دراین راه تنها نیستی و با هرقدم، میتوانی خانهات را به یک مکان آرامترو شادتر تبدیل کنی. روزی که این روشها را امتحان کنید، میفهمید که تربیت بدون تنبیه، نه تنها امکان پذیر است، بلکه میتواند زندگی تان را عوض کند.
دیدگاه خود را بنویسید