شیاطین شهر لودون کتابی هولناک و جذاب و تلخ از آلدوس هاکسلی، نویسنده بزرگ انگلیسی. آلدوس هاکسلی این کتاب رو بر اساس واقعیت نوشته. فاروق ایزدی نیا این کتاب رو ترجمه و نشر نیلوفر همت چاپ‌اش رو برعهده گرفته.
این کتاب بر اساس وقایع هولناکی که توی تاریخ هجده آگوست هزار و ششصد و سی و چهار توی شهر لودون فرانسه رخ داده نوشته شده. شخصیت محوری داستان، کشیشی به اسم اوربان گراندیه هست. اوربان گراندیه، مرد جوونی از یه خانواده ثروتمند و محبوبه که تصمیم میگیره کشیش شه. اون وارد این راه میشه و به سرعت به موفقیت میرسه و به مقام کشیش شهر لودون نائل میشه. اما اون اصلا نمیتونه تصور کنه که چه اتفاقی در انتظارشه.
زمانی که اوربان گراندیه وارد شهر لودون میشه، متوجه جنازه‌هایی میشه. اون خبر نداره که دلیل کشته شدن این آدم‌ها چیه. بعد متوجه این میشه که درگیری بین پیروان پروتستان و کاتولیک توی این شهر بالا گرفته و شدید شده. اوربان گراندیه با وجود این چالش‌ها به فعالیت خودش ادامه می‌ده.
ماجرا تا اونجا جلو میره که کم کم شایعه‌ای بین مردم رواج پیدا می‌کنه. مردم فکر میکنن که صومعه کوچکی که گراندیه توی اون حضور داره، به دست شیطان تسخیر شده. اتهامی که به اوربان گراندیه وارد شده، این بوده که اون با شیطان توطئه‌ای کرده که تمام راهبه‌های این کلیسا تسخیر شن و اوربان اون‌ها رو به گناه بندازه.
اتفاقاتی که بعد از این شایعه برای اهالی صومعه رخ میده، جزو هولناک‌ترین و عجیب‌ترین وقایع تاریخ فرانسه‌ست.
آلدوکس هاکسلی با نگارش این کتاب، به بررسی یکی از عجیب‌ترین موارد هیستری جنسی توی تاریخ فرانسه می‌پردازه. اون با شرح احوال مردمِ قرون وسطی و شرایط پیچیده و ملتهب اجتماعی ما رو با مردم شهر لودون همراه می‌کنه.
بخشی از کتاب شیاطین شهر لودون میخونیم:
خارج از این آبادی ها، جو روانی به نحو خفقان آوری کوته‌بینانه و ساده‌لوحانه بود. در میان ثروتمندان، توجه به اموال و املاک، با حقوق و امتیازات، از دیرزمان شدید بود و علاقه بدان سخت عمیق و پرشور. در لودون برای دو یا، حداکثر، سه هزار نفری که از عهده پرداخت هزینه دادخواهی برمی‌آمدند، یا نیازی به مشاوره تخصصی حقوقی داشتند، بیش از بیست وکیل دعاوی، هجده مشاور حقوقی، هجده ضابط دادگستری و هشت سردفتر اسناد رسمی وجود داشت.