در بحران بلوغ فکر می‌کنیم هیکلمان یه ‌قواره شده است جایی برای چیزهای محرمانه‌مان نداریم انگار که دیگران نمی‌گذارند نفس بکشیم گیج و مبهوت می‌شویم فکر می‌کنیم اگر دوست صمیمی هم نباشند من چه کسی هستم خانواده انگار زندان با اعمال شاقه است در این کتاب به ما نشان داده است که این همه تغییر آیا در چنین سن و سالی عادی است آیا عادی است که مادرمان وسایل شخصی ما را تفتیش می‌کند و ما جایی برای پنهان کردن چیزهای محرمانه نداریم قیافه و هیکلمان تغییر می‌کند صورتمان جوش می‌زند یا تمام این‌ها در دوران نوجوانی طبیعی است آرام باشی چون این کتاب با ایده‌های باحالش کمک می‌کند تا از پس مشکلات و نگرانی‌های بزرگ شدن و نوجوان شدنمان بر بیاییم احساس آرامش کنیم و واکنش‌هایم مان را بهتر بشناسیم در این کتاب فکرها و پیشنهادهای ساده برای بهتر زندگی کردن در خانواده و اجتماع وجود دارد
درباره نویسنده پروفسور فیلیپ جمه استاد روانشناسی متخصص در امور نوجوانان و جوانان و اودیل آمبرالار روزنامه نگار که کتاب‌های متعددی برای نوجوانان نوشته است به پرسش‌هایتان پاسخ می‌دهند و شما را راهنمایی می‌کنند
برشی از کتاب
به نظر می‌رسد بعضی از نوجوانان از گردهمایی‌های بزرگ خانوادگی متنفرند چرا؟ شاید این مهمانی‌ها را ظاهری و مصنوعی تلقی می‌کنند ولی در دنیایی که به سرعت متحول می‌شود و وضعیت شغلی و حرفه‌ای مرتباً در حال تغییر است دیدن پیوندهای عاطفی و خانوادگی و احساس همدردی می‌تواند بسیار اطمینان بخش باشد حتی اگر این دیدارها به تاخیر افتاد و حتی اگر همه در تمامی موارد با یکدیگر هم عقیده نباشند باز هم خوب هست