نوول سعادت زناشویی لئو تالستوی، یکی از بهترین رمان های کوتاه ادبیات روسیه س. شاهکاری با اسم طعنه آمیز. تالستوی سال ها درگیر مشکلات خیلی زیادی با همسرش بوده و با اینکه خانمش، کسی بوده که دست نویس جنگ و صلح رو بارها و بارها بازنویسی میکنه و همیشه پشتیبان شوهرش بوده، اما مشکلات خانوادگی اون ها چیزیه که هیچ وقت تالستوی رو راحت نمیذاشته و بارها توی کار های مختلفش به این موضوع اشاره میکنه و توی کتاب سعادت زناشویی بی پرده تر از همیشه راجع به این موضوع حرف میزنه و از بین رفتن تدریجی علاقه رو پس از ازدواج نشون میده. داستان از جایی شروع میشه که سرگئی میخائیلیچ، مرد ثروتمند سی و شش ساله بعد از مرگ مادر ماشا و خواهرش کاتیا واسه نگهداری از اونا و سرپرستی کارهای خونواده به خونه اون ها میاد. بعد از چند وقت ماشا و سرگئی میخائیلیچ عاشق هم میشن و با هم ازدواج میکنن و با شور و علاقه زیاد زندگیشون رو شروع میکنن، اما بعد از اینکه یخورده از ازدواجشون میگذره کم کم اختلافاشون به چشم میاد و مدام بیشتر و بیشتر میشه. مشکل اصلیشون اختلاف سنی ای که دارن. سرگئی که دوره میانسالیش داره شروع میشه بیشتر دنبال زندگی راحت و در آرامشه، اما ماشا در آستانه بیست سالگیه و دنبال زندگی پر از شور و هیجان و این شکافتی رو بین این دو نفر ایجاد میکنه. سرگئی ماشا رو راحت میذاره تا به نحوی که دوست داره زندگی کنه و به هیچ وجه دست وبالش رو نمیبنده. اما ماشا توی یه مهمونی، انگار که عشقی که همیشه دنبالش بوده رو پیدا کنه، عاشق جوونی ایتالیایی میشه. سعادت زناشویی داستان تلخی داره که تلخیش هم بیشتر به خاطر حقیقی بودن بی پرده شه، جوری که خود تالستوی میگه که نوشتن این کتاب یه افشاگری افسار گسیخته س.