مستاجر یه رمان سوررئال، طنز با داستانی جذاب و تکان دهنده از رولان توپور نویسنده فرانسوی هستش.
این کتاب برای اولین بار در سال هزار و نهصد و شصت و چهار توی فرانسه منتشر شد و بعد از انتشار نقدهای مثبت و خوبی از منتقدها گرفت. رومن پولانسکی بعدها یه فیلم بر اساس این رمان جذاب میسازه.
بریم سراغ ماجرای کتاب مستاجر:
ترلکوفسکی، مرد جوانی که در آستانه اخراج از منزل‌اش هست، به دنبال یه خونه جدید می‌گرده. اون بعد از کلی گشتن، خونه‌ای رو توی یه آپارتمان پیدا می‌کنه، خونه‌ای با شرایط خاص.
موسیو‌ زی، صاحب خونه بعد از نشون دادن خونه به ترلکوفسکی، شرایط اجاره خونه رو باهاش در میون میگذاره؛ شرایطی مثل عدم نگه‌داری هرگونه حیوون خونگی، عدم رفت و آمد توی خونه. مجرد بودن و نداشتن زن و بچه و شرایط جالب و باورنکردنی دیگه‌ای. ترلکوفسکی همه این شروط رو میپذیره.
اما همه مشکلات اونجایی شروع میشه که روزهای اولی که ترلکوفسکی توی‌ خونه جدیدش ساکن شده، دوستان‌اش رو دعوت می‌کنه برای یه مهمونی توی خونه جدید و یکی از همسایه‌هاش به این مهمونی و سر و صدای اون‌ها اعتراض می‌کنه. مشاجره کوچکی بین ترلکوفسکی و این همسایه در میگیره و بعد از این مشاجره ترلکوفسکی احساس خاصی پیدا می‌کنه.
رولان توپور، نویسنده‌ای که به بدبین بودن و سیاه نویسی مشهوره، توی رمان مستاجر به اوج هنر داستان‌نویسی خودش رسیده. یه روایت سیاه و پرکشش و جذاب با پایانی هولناک و به‌یاد ماندنی رو خلق کرده که هیچ‌وقت از ذهن مخاطب پاک نمیشه.
مسئله هویت انسان مدرن، دغدغه اصلی رولان توپور برای خلق رمان مستاجر بوده. بیگانگی از خود و از دیگران، که شخصیت آرام آرام بهش دچار میشه، با ظرافت به تصویر کشیده شده.
کورش سلیم‌زاده این شاهکار رولان توپور رو به زبان فارسی ترجمه کرده که نشر چشمه انتشار این اثر رو برعهده گرفته.
جایی از رمان مستاجر میخونیم:
بسیار خوب حالا که اینطور بود پس او هم این بازی را تا پایان منطقی اش دنبال می کرد. تمام بدنش را با نوار باند پیچی می پوشاند تا هیچ کس نبیند او به چه جذامی وحشتناکی تبدیل شده است.