هری پاتر و شاهزاده دو رگه 2

وضعیت : موجود

قیمت : 2,508,000 ریال

2,850,000 ریال

هری و رون که با مراقبت های خانم پامفری بهبودی کامل یافته بودند صبح روز دوشنبه اول وقت از درمانگاه بیرون آمدند حالا دیگر می توانستند از مزایای آسیب دیدگی و مسمومیت بهره مند شوند که بهترین آن ها دوستی مجدد هرمیون با رون بود هرمیون حتی با آن ها برای صرف صبحانه به طبقه ی پایین رفت و این خبر را با خود آورد که جینی با دین بگومگو کرده است. هیولای درون سینه هری در عالم خواب و بیداری سرش را بلند کرد و امیدوارانه بو کشید. هری با تلاش برای عادی جلوه دادن صدایش پرسید سر چی دعواشون شده؟ در همان هنگام به یکی از راهروهای خلوت طبقه ی هفتم پیچیدند که هیچ کس در آن نبود جز دختر بسیار ریز نقشی که سرگرم بررسی فرشینه ی غول های غارنشینی بود که دامن های باله به تن داشتند. دختر با دیدن سال ششمی هایی که نزدیک می شدند ترسید و ترازوی برنجی سنگینی که با خود داشت از دستش افتاد. هرمیون با عجله جلو رفت تا به دختر کمک کند و با مهربانی گفت
چیزی نیست بیا...
با چوبدستیش به ترازو ضربه ای زد و گفت ریپارو!
دختر نگفت متشکرم و وقتی آن ها از کنارش می گذشتند سر جایش میخکوب شده بود و رفتنشان را تماشا می کرد رون با نگاهی به پشت سرش گفت
به خدا بچه ها یکسره دارن کوچیک تر می شن.
هری با اندکی بیقراری گفت
اونو ولش کن. جینی و دین سر چی دعواشون شده هرمیون؟
هرمیون گفت
سر این که وقتی مک لاگن اون توپ بازدارنده رو به تو زد دین خندید
رون به طرز معقولی گفت
خب حتماً صحنه ی خنده داری بوده