آخرین شاگرد 7 هجوم تاریکی

وضعیت : موجود

قیمت : 1,056,000 ریال

1,200,000 ریال

وقتی رسیدیم، ابرهای باران زا از سمت غرب نمایان شدند و کلیسا در نور خاکستری رنگ آسمان پنهان شده بود. در شیب تپه قرار داشت و سه طرفش را بیشه زار فرا گرفته بود که تا پایین تپه ادامه داشت. دیوارها سر جایشان بودند اما سقف نداشتند. در از لولایش خارج شده بود. وقتی وارد شدیم به دیوار قدیمی پر از خزه و گل سنگ خیره شدیم.
محافظ گفت: «بعضی ها اعتقاد دارن که بوگن کلیسای ویران رو تسخیر کرده تا دوباره ساخته نشه گرچه هیچ شواهدی وجود نداره. خیلی از موجودات دنیای تاریک از جاهایی که آدم ها دور هم جمع میشن دوری می کنن بعضی از بوگن ها وقتی کلیسایی در حال ساخته جاشون رو تغییر می دن چون تحمل شنیدن صدای عبادت کنندگان رو ندارن اما چیزی رو که من می خوام بدونم وسعت جای زندگی اون هاس. تا کجاها میرن؟» به آلیس اشاره کردم و گفتم قلعه اون جاس! و به برج خاکستری رنگی در پس جنگل اشاره کردم پشت آن جا کوه گریبا پنهان شده بود.
آلیس به آنجا خیره شد اما حرفی نزد.
سیمون با ناراحتی گفت آره خودشه دالان هایی که قربانی های بوگن رو اون جا نگه می دارن همین طرفه درست جنوب خندق محافظ گفت اگه قلمرو حکومت بوگن تا اون جاها برسه پس منطقه ی بزرگی رو زیر نظر داره از اون جا بریم تا بهتر موقعیت خودمون رو تشخیص بدیم.
بعد محافظ از ویرانه های کلیسا به سمت جنوب راه افتاد. از تپه پایین آمدیم و به طرف جنگل رفتیم با هر قدمی که بر می داشتیم صدای شرشر آب بیشتر می شد. زمین خیس شده بود و صدای شلپ و شلوپ آب از زیر پای مان به گوش می رسید. محافظ ایستاد و گفت باید اون جا تو اون دره رودخونه ی گریبا باشه به اندازه کافی دوریم جای خطرناکیه نمی تونیم بعد از تاریک شدن هوا به اون جا نزدیک بشیم اگه بوگن شکل دیگه ای به خودش بگیره، حتماً مناسب این منطقه ی باتلاقیه.

مشخصات نقد و بررسی نظرات کاربران