انهدام یک قلب

وضعیت : ناموجود

قیمت : 891,000 ریال

990,000 ریال

افزودن به سبد خرید

کتاب انهدام یک قلب، مجموعه‌ای از پنج تا داستان کوتاه، از اشتفان تسوایگ، داستان‌نویس، نمایش‌نامه نویس و زندگی‌نامه نویس آلمانی هستش. این مجموعه جذاب با ترجمه داود نوایی و به همت نشر نون منتشر شده.
همونطور که گفته شد این کتاب شامل پنج تا داستان کوتاه از این نویسنده آلمانی هستش. ولی نه چند تا داستان کوتاه ساده، بهترین و مهم‌ترین داستان کوتاه‌های این نویسنده آلمانی‌. علاقه‌مندان به ادبیات آلمان و کسایی که شناختی از این نویسنده مهم دارن و خیلی از منتقدین ادبیات، این داستان‌ها رو بهترین داستان‌های اشتفان تسوایگ و از مهم‌ترین آثار ادبیات آلمان برمیشمارن.
داستان‌های این مجموعه به شرح زیر هستند:
داستان اول: ( نامه یک زن ناشناس )
داستان دوم: ( انهدام یک قلب )
داستان سوم: ( بازی خطرناک )
داستان چهارم: ( بیست و چهار ساعت از زندگی یک زن )
داستان پنجم : ( معلم سرخانه )
این پنج داستان از اشتفان تسوایگ، توی یه مجموعه واحد چاپ و منتشر نشدن، این پنج داستان به انتخاب و ترجمه داود نوایی توی این مجموعه جمع‌آوری شدن.
برهه تاریخی که اشتفان تسوایگ داخلش زندگی میکرد، پر از اتفاقات مهم و اثرگذار بود. و خود تسوایگ هم به این موضوع واقف بود، برای همین به سراغ خلق آثار رفت، که هم برای جامعه‌ای که داخلش زندگی می‌کنه و هم جامعه جهانی بعد از خودش حرف برای گفتن داشته باشه.
هرکدوم از داستان‌های مجموعه انهدام قلب، از شخصیت‌هایی حرف میزنن که توی زندگی‌شون محاصره شدن و به ناچار زندگی می‌کنند. از درونی‌ترین و عمیق‌ترین احساسات این آدم‌ها صحبت میکنه و برای ما انسان رو توی عصر مدرن، عصر پر از آشوب و مصیبت، به تصویر میکشه.
ما با زنانی آشنا میشیم، آسیب دیده و زخم خورده، زن مدرنی که تسوایگ خلق کرده و ساخته، توی یه داستان با زنی مواجه میشیم که عاشقه، یه عشق لطیف و زنانه، بعد از چند سال تصمیم میگیره که به معشوق خودش پیام بده و حس‌اش رو به معشوق‌اش بگه. بعد به سراغ یه زن از طبقه بورژوا میریم، زنی تنها که عمیق‌ترین حس تنهایی رو لمس کرده و ما رو با خودش همراه می‌کنه.
شخصیت‌های تسوایگ مظلوم و قابل تامل هستن.
یه بخش از این کتاب میخونیم:
به راستی طبیعت، او را چنان زیبا و دلربا آفریده بود که همه کس او را بی اختیار دوست می داشت. در عرض راه به هر کسی که برخورد می کرد صمیمانه و از روی تواضع به او سلام می داد و دلربایی و ظرافتی که در سراپای او دیده می شد، به راستی تماشایی بود.