بعد از مطالعه این کتاب پی می بریم در تصمیم گیری هایمان، احساسات چه نقش پر رنگی ایفا می کنند. مغز همیشه به دنبال دلیل برای تصمیمات غریزی است.
این کتاب با تمرینات فکری به ما کمک میکند تصمیمات مهم گذشته را تحلیل کنیم و برای تصمیمات آینده ایرادهای آن را برطرف کنیم به ما می آموزد در تصمیم گیری ها ترس و تاسف را کنار بگذاریم.
ما اغلب اوقات به خاطر ترس از شکست تصمیم های مهم زندگیمان را سخت می گیریم.
دن آریلی استاد روان شناس و نویسنده درباره ی این کتاب می گوید: جونا لرر (نویسنده کتاب) بسیار استادانه علم عصب شناسی، ورزش، جنگ، روان شناسی، و سیاست را درهم آمیخته و حکایت جذابی از تصمیم گیری انسان ارائه می کند، او در این مسیر ما را خردمند می سازد.
بخشی از کتاب
از زمانی که انسانها تصمیم میگرفتند به چگونگی تصمیم گیری فکر می کردند، قرن هاست با مشاهده رفتار مردم از بیرون تئوری های دقیق و استادانه در مورد تصمیم گیری ارائه شده است.
از این جهت که مغز قابل دسترس نبود، این متفکران مجبور بودند به فرضیات غیر قابل آزمایش اتکا کنند.
ما برای تصمیم گیری درست نیازمند استفاده از دو وجه مغز هستیم، هم وجه احساسی و هیجانی و هم وجه منطقی
بسیاری از صاحبان کسب و کار از تبلیغاتی استفاده میکنند که به وجه احساسی ما بیشتر مرتبط باشد تا ما را ترغیب به خرید کنند .
در تصمیمات اخلاقی ما نیازمند رعایت دیگران هستیم استفاده از مغز هیجانی برای فکر کردن به هیجانات غریبه ها به خودپسندی نیاز دارد که با مقداری از خودگذشتگی متوازن شده باشد.