کتاب «باشگاه ۵ صبحی‌ها» نوشته‌ی رابین شارما، اثری انگیزشی و الهام‌بخش است که به خوانندگان نشان می‌دهد چگونه با تغییر عادات صبحگاهی خود، زندگی‌شان را متحول کنند. این کتاب در قالب یک داستان گیرا روایت می‌شود و حول محور سه شخصیت اصلی می‌گردد: یک کارآفرین ناامید، یک هنرمند در جستجوی خلاقیت ازدست‌رفته، و یک میلیاردرعجیب و غریب که نقش معلم و راهنما را ایفا می‌کند. شارما از طریق این روایت، مفهوم سحرخیزی و استفاده‌ی هوشمندانه از ساعات اولیه‌ی روز را به‌عنوان کلید موفقیت و بهره‌وری معرفی می‌کند.
داستان با ملاقات اتفاقی این سه نفر در یک سمینار آغاز می‌شود. میلیاردر، که زندگی پرباری دارد، دو شخصیت دیگر را به سفری آموزشی دعوت می‌کند تا رازهای موفقیتش را با آن‌ها در میان بگذارد. او معتقد است که بیدار شدن در ساعت ۵ صبح و دنبال کردن یک روال مشخص صبحگاهی، می‌تواند ذهن، جسم و روح را برای دستیابی به بهترین عملکرد آماده کند. یکی از مفاهیم کلیدی کتاب، فرمول «۲۰/۲۰/۲۰» است که پیشنهاد می‌کند ساعت اول روز به سه بخش ۲۰ دقیقه‌ای تقسیم شود: ۲۰ دقیقه ورزش برای تحرک جسم، ۲۰ دقیقه تأمل یا مدیتیشن برای آرامش ذهن، و ۲۰ دقیقه یادگیری یا مطالعه برای رشد شخصی. این ساختار به افراد کمک می‌کند تا روزشان را با انرژی، تمرکز و هدفمندی آغاز کنند.
شارما تأکید دارد که سحرخیزی تنها به بیدار شدن زودهنگام خلاصه نمی‌شود، بلکه نیازمند برنامه‌ریزی و تعهد است. او این ایده را مطرح می‌کند که صبح‌ها، هنگامی که جهان هنوز در خواب است، فرصتی طلایی برای تمرکز بدون حواس‌پرتی فراهم می‌شود. این زمان آرام به افراد اجازه می‌دهد تا روی اولویت‌هایشان کار کنند، چه خلق یک اثر هنری باشد، چه توسعه‌ی یک کسب‌وکار یا بهبود روابط شخصی. در داستان، کارآفرین و هنرمند با به‌کارگیری این اصول، کم‌کم شاهد تغییرات مثبت در زندگی خود می‌شوند؛ از افزایش اعتمادبه‌نفس گرفته تا بازسازی انگیزه و خلاقیت.
یکی دیگر از نکات برجسته‌ی کتاب، مفهوم «نابغه‌سازی» است. شارما معتقد است که هر فرد می‌تواند با محافظت از پنج دارایی اصلی خود - تمرکز ذهنی، انرژی، اراده، استعداد و زمان - به نسخه‌ی بهتری از خودش تبدیل شود. او همچنین به اهمیت خواب کافی و تعادل در زندگی اشاره می‌کند و می‌گوید که سحرخیزی بدون استراحت مناسب، نتیجه‌ی معکوس خواهد داشت.
این کتاب بیشتر برای افراد در سنین ۲۰ تا ۵۰ سال مناسب است؛ کسانی که در حال ساختن زندگی حرفه‌ای یا شخصی خود هستند و به دنبال راه‌هایی برای افزایش بهره‌وری و یافتن معنا در روزمرگی‌اند. جوان‌ترها ممکن است هنوز تجربه‌ی کافی برای درک عمق چالش‌های مطرح‌شده نداشته باشند، و افراد مسن‌تر شاید انعطاف لازم برای تغییر عادات دیرینه را دشوار بیابند.