تقریبا همه ی ما میدانیم فرمول برنده شدن چیست و می دانیم برای موفقیت اول باید هدفمان را تعیین کنیم و بعد برای رسیدن به ان با تمام وجود تلاش کنیم و در کارمان پشتکار داشته باشیم تا به موفقیت دست یابیم.
اما گاهی اینگونه نیست ،اینطور به نظر می رسد برای موفقیت از همان آغاز خلقت دستورالعمل هایی بوده که این دستورالعمل ها بستگی به زمان و مکان خود دارند به این صورت که اموزه های هر دوره متفاوت با دوره های بعد هستند.
هر زمان که جامعه ای از یک دوره گذار می کند آموزه ها هم تغییر می کند.
واژه ی اسب سیاه برای کسانی به کار برده می شود که از راهی غیر معمول به موفقیت دست یافته اند.
در این کتاب برای تعریف موفقیت از نظر مردم پژوهشی انجام شده و پی بردند که راه موفقیت برای همگان یکسان نیست و نه تنها تعریف هر شخص از موفقیت با دیگری متفاوت است بلکه دیدگاه هر شخص هم با دیگری درباره ی موفقیت متفاوت است.
این کتاب روش های نا متعارف رسیدن به موفقیت را بیان می کند.
کتاب اسب سیاه به ما این انگیزه را می دهد تا بتوانیم توانایی های بالقوه خود را به یاد اوریم و برخلاف باورهای سنتی که برای افراد موفق نبوغ را ملاک موفقیت قرار می دهد نبوغ را جز ویژگی های موفقیت نمی داند.گرچه این ویژگی در افراد متفاوت است اما یک رشته ای وجود دارد که همه ی آنها را به هم پیوند می دهد،همگی آنها الگوهای رایج در موفقیت را شکسته اند و در کارهای خود احساس رضایت درونی دارند.
اگر خواستار ایجاد تغییر در خود هستید و می خواهید چارچوب ذهنی خود را در باره ی رسیدن به موفقیت تغییر دهید خواندن این کتاب به شما توصیه می شود.