پرواز ایکار یه رمان جذاب، با ایده‌ای خلاقانه و فرم منحصر به فرد از رمون کنو نویسنده خاص و پیشروی ادبیات فرانسه هست. پرواز ایکار آخرین رمان رمون کنو و به تعبیر بعضی از منتقدها وصیت‌نامه این نویسنده‌است.
پرواز ایکار، ماجرای یه نویسنده است که در اواخر قرن نوزدهم دست به خلق یه رمان میزنه. اواسط نوشتن رمان، اون از ادامه داستان دست میکشه. یکی از شخصیت‌های داستان به اسم ایکار، از لا به لای دست‌نوشته‌ها فرار میکنه و باد اون‌رو با خودش میبره. نویسنده اون داستان، برای پیدا کردن ایکار و مابقی شخصیت‌هایی که گم شدن، یه کارآگاه خصوصی استخدام میکنه. اما ایکار بعد از تجربه آزادی از لا به لای اون داستان‌ها دیگه هیچ میلی به بازگشت نداره.
رمون کنو با نوشتن این داستان که بنا به عقیده خیلی از منتقدها یکی از مهم‌ترین داستان‌های قرن هستش، نظریات خودش رو پیرامون مسئله هنر، رمان و گذر از دوره کلاسیک به دوره مدرن مطرح می‌کنه.
رمون کنو برای نوشتن این کتاب از اسطوره‌ای یونانی به اسم ایکاروس الهام گرفته. ایکاروس پسر دایدالوس بود. اون‌ها به دلیل غضب مینوس، توی همون هزارتویی که دایدالوس خلق کرده بود، زندانی شدن. دایدالوس با موم و عسل و پر، بال‌هایی برای فرار خودش و پسرش درست کرد. ایکاروس و پدرش با بال‌ها موفق به فرار از هزارتو شدن. دایدالوس، به پسرش ایکاروس نصیحت کرد که با وجود این بال‌ها از غرور و دوراندیشی بیهوده دست بکشه و از پرواز روی دریا یا نزدیک به خورشید اجتناب کنه. اما ایکاروس نصیحت پدر رو گوش نکرد و نزدیک به خورشید پرواز کرد و بال‌هاش آب شد و سقوط کرد. حالا رمون کنو این اسطوره رو دستمایه خلق این داستان قرار داده.
کاوه سیدحسینی این کتاب رو به زبان فارسی ترجمه کرده و رضا سیدحسینی هم نقدی روی این داستان جذاب از کنو نوشته. نشر نیلوفر این کتاب رو منتشر کرده.