بیشتر مواقع ما فکر می‌کنیم افراد موفق حتما استعداد خاصی دارند که به این موفقیت دست یافته اند ،ولی اینگونه نیست تنها تفاوت آنها با افراد معمولی این است که انها اقدام به عمل می کنند و این استعدادی است که همه می توانیم در خود پرورش دهیم.
ما در زندگی دو نوع ارتباط را به کار می بریم ،ارتباط درونی که تصورات و احساسات درونی ماست و ارتباط خارجی که همان کلمات و حالات بدن و صدای ما است که برای ارتباط با دیگران به کار می بریم. توانایی در ارتباط همان قدرت است.
با خواندن این کتاب و انجام تمرین های آن نه تنها احساسات خود را می توانیم تغییر دهیم بلکه در رابطه با خود و دیگران می توانیم موفق تر عمل کنیم.
می توان از ترس های خود رها شویم و در رسیدن به اهدافمان توانمند تر شویم.
با خواندن این کتاب می اموزیم چگونه کنترل ذهن و بدن و همچنین کنترل زندگی خود را به دست بگیریم.
می توانیم بر زندگی شخصی و حرفه ای خود مسلط شویم.
اشتیاق، اعتقاد، استراتژی، چیزهایی که به زندگی ارزش میدهند (عشق، صبر، وطن دوستی) انرژی، نیروی ارتباط و تسلط بر ارتباط اگر برای ایجاد انگیزه ویژگی های فوق را در نظر داشته باشیم موفقیت ما تضمین می شود.
باید با خودمان ارتباط درستی برقرار کنیم و در مورد چیزهایی که میخواهیم سیگنال های درستی تولید کنیم چون اگر احتمال موفقیت کم باشد باز هم می توان نتیجه ی مثبتی به دست اورد.
کسانی می توانند در شرایط ناامید کننده هم موفق شوند که علائم موفقیت را به سیستم عصبی خود انتقال دهند.
ارزش ها قوی ترین ابزار ایجاد انگیزه در ما هستند.
برای رسیدن به خوشبختی باید بیاموزیم چگونه با ناامیدی مبارزه کنیم چطور از نه شنیدن نترسیم و چگونه با فشار مالی مقابله کنیم این سه مهارت را در خود تقویت کنیم کلید خوشبختی را همیشه با خود خواهیم داشت.