کتاب «کتاب کوچک لوکا» نوشته مایک وایکینگ، مثل یک فانوس دریایی است که در شب‌های سرد و تاریک زندگی، راه شادی و آرامش را روشن می‌کند. وایکینگ، که پیش‌تر با «کتاب کوچک هوگا» از راز شاد زیستن دانمارکی‌ها گفته بود، این بار به سراغ مفهوم «لوکا» می‌رود؛ واژه‌ای سوئدی که به معنای شادی ساده و بی‌تکلف است. این کتاب، دعوتی است به کند کردن گام‌ها، نفس کشیدن در لحظه و یافتن خوشی در چیزهای کوچک، مثل بوی باران، گرمای یک فنجان چای یا خنده‌ای که با دوست قدیمی تقسیم می‌کنی. وایکینگ با نگاهی پژوهشگرانه و قلمی گرم، ما را به سفری می‌برد تا ببینیم چطور مردمان کشورهای شمالی، با وجود زمستان‌های بلند و تاریک، قلب‌هایشان را روشن نگه می‌دارند.
ایده اصلی کتاب این است که شادی، نه در چیزهای بزرگ و دور از دسترس، بلکه در لحظه‌های روزمره پنهان شده است. وایکینگ باور دارد که لوکا، برخلاف شادی‌های پرهیاهو، یک حس آرام و درونی است که با حضور در کنار کسانی که دوستشان داریم و انجام کارهایی که به ما معنا می‌دهند، شکوفا می‌شود. او از ما می‌خواهد به جای دویدن دنبال هدف‌های بزرگ، گاهی بنشینیم و به صدای باد گوش کنیم یا با یک شمع روشن، شب را دلپذیرتر کنیم. کتاب پر است از داستان‌ها و ایده‌های واقعی؛ مثلاً از خانواده‌ای که هر هفته دور میز شام جمع می‌شوند و با خنده و حرف، روزشان را رنگ می‌زنند، یا از دوستی که با یک یادداشت کوچک، روز دیگری را روشن می‌کند.
یکی از نکات برجسته کتاب، تأکید بر سادگی و دوری از پیچیدگی است. وایکینگ می‌گوید لوکا یعنی خودت را از قید و بندهای زندگی مدرن آزاد کنی؛ از شر صفحه‌های گوشی خلاص شوی و به جایش، دست‌هایت را دور یک کتاب یا یک کاسه سوپ داغ حلقه کنی. او با شوخ‌طبعی و مثال‌هایی از زندگی خودش، مثل وقتی که با دوستانش کنار آتش می‌نشیند و قصه می‌گوید، نشان می‌دهد که شادی، گاهی فقط به یک پتوی گرم و یک جمع صمیمی نیاز دارد. بخش دیگر کتاب به طبیعت اختصاص دارد؛ وایکینگ از پیاده‌روی در جنگل و تماشای آسمان پرستاره می‌گوید و اینکه چطور این لحظه‌ها، روح آدم را جلا می‌دهند.
این کتاب بیشتر برای بزرگسالان 25 تا 50 ساله مناسب است؛ کسانی که در شلوغی زندگی روزمره، دنبال راهی برای آرامش و معنا هستند. اما جوان‌ترها هم، اگر دلشان برای یک زندگی ساده‌تر و شادتر تنگ شده، می‌توانند از آن بهره ببرند. زبان صمیمی و ایده‌های کاربردی وایکینگ، آن را برای هر کسی که می‌خواهد لحظه‌هایش را غنی‌تر کند، دلنشین می‌کند.
کتاب‌هایی مثل «هنر ساده‌زیستی» از شون‌میونگ لی، که به کم کردن و تمرکز بر ضروریات می‌پردازد، «کتاب کوچک هوگا» از خود وایکینگ، که ریشه‌های شادی دانمارکی را می‌کاود، و «شادی در لحظه» نوشته باربارا فردریکسون، که از لذت‌های کوچک می‌گوید، از نظر محتوا به این اثر نزدیک‌اند.
برای مطالعه بهتر، پیشنهاد می‌کنم کتاب را در گوشه‌ای دنج بخوانید، با یک چای یا شمع روشن کنار دست‌تان. هر فصل را آرام بجوید و ایده‌ای که به دل‌تان نشست را همان روز امتحان کنید؛ مثلاً یک پیاده‌روی کوتاه یا نوشتن یادداشتی برای کسی که دوستش دارید. یک دفترچه داشته باشید و لحظه‌های لوکای خودتان را یادداشت کنید. این کتاب، مثل یک دوست مهربان، به شما یاد می‌دهد که شادی، نه جایی دور، بلکه همین‌جا، در دسترس شماست؛ فقط باید چشم‌هایتان را باز کنید و ببینیدش.